نوشته شده توسط : shayan

حدیث های موضوعی آموزنده و زیبا

حدیث های موضوعی آموزنده و زیبا

حدیث های موضوعی آموزنده و زیبا

پیامبر اکرم (ص)

هر کس دنیایش را دوست داشته باشد به آخرت خود زیان می رساند.....

بقیه درادامه مطلب.......

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

دل نوشته عشق فراموش

دل نوشته عشق فراموش

دل نوشته عشق فراموش

گفته بودم اوج می گیرم

در خیالم چون کودکی ها

با نگاهت مست و بی جان

با هزاران رنگ بی معنا

با قراری سرد و لبریز از تمنا

لرزش دستان بی جان

خاطراتی گنگ و نا مفهوم

کرده بودی راهی از نو به رویم

 

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم پسره به خاطر فوت اقوامش

تا ۴۰روز به ابروهاش دست نزده …

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم پسره رفته خرید

دست رو هرچی گذاشته فروشنده گفته جنسش خیلی عالیه

خودم از همین جنس برای خواهرم برداشتم خیلی هم راضیه !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم دختره پشت کوله پشتیِ دانشگاش نوشته بوده :

عاقبت شوهر نکردن !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم پسره با خشتکش داشته خیابونارو جارو میزده

شهرداری همونجا با حقوق و مزایای عالی استخدامش کرده !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

ﻣﻮﺭﺩِ شش تایی ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ

ولی متاسفانه ﺑﻪ ﺁﺳﯿﺎ ﻫﻢ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم دختره عاشق پسره شده

پسره گفته بیخیال من شو ، من جای خواهرتم !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم یه کلیپس سرشو از پنجره اتوبوس بیرون آورده

کلا مرکز ثقل رو تغییر داده اتوبوس چپ کرده !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم پسره با باباش رفته بیرون

پلیس پدره رو گرفته گفته خانم کی باشن ؟

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم دختره از رو آگهی همشهری

مخاطب خاص پورشه دار پیدا کرده !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم با کناری ما کنار نمی اومده

میخواست کنار بکشه ولی الان کنار کناریمون پارک دوبل زده

تازه ریختن رو هم واسه تخریب ما !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم دخترِ از بی خواستگاری رفته جلوی کوه داد زده : با من ازدواج میکنی ؟

از کوه انعکاس صدا اومده : با من ازدواج میکنی ؟

دختره هم جواب مثبت داده

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم بعد خونه تکونی یه فرش اضافه اومده !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم که میخواسته با شاهزاده سوار بر اسب سفید ازدواج کنه

هول شده با اسب سفید شاهزاده ازدواج کرده !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم هیچ موردی نداشته که بهش گیر بدیم !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم طرف به خاطر تنها عشقش میخواسته خودکشی کنه

ولی اون یکی مخاطب خاصش نذاشته !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

مورد داشتیم طرف اسم بچشو گذاشته ستایشِ ۲ !

مورد داشتیم جدید و خنده دار 93

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 294
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

فیلم ترسناک خرابه ها the ruins
فیلم ترسناک The Ruins 2008 (خرابه ها) - محصول سال 2008

فرمت فایل: mkv
ژانر: ترسناک، هیجانی
حجم: 500 مگابایت
کیفیت: عالی BluRay 720p
زیر نویس فارسی دارد.

توضیح کوتاه:
داستان فیلم در مکزیک اتفاق می افتد وقتی که چهار رفیق امریکایی برای تفریح به مکزیک می روند با یک آلمانی آشنا می شوند که او داستان عجیبی از برادرش تعریف می کند که به طرز عجیبی ناپدید شده است و آخرین بار در یک خرابه دیده شده است. این چهار رفیق تصمیم می گیرند که به این خرابه ها بروند و داستان هولناک فیلم در همین خرابه ها اتفاق می افتد.

 

The.Ruins.720p.2008.mkv - 499.4 MB

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

شب تنها تو خونه با پسر خالم نشسته بودیم فوتبال شرطی میزدیم یه صدایی از بالا پشت بوم.اومد صدای قدم زدن ارام و اهسته.احتمال دادیم دزده.در رو من قفل کردم.در پشت بوم هم معمولا بازه. داشت از پله ها میومد پایین ترسیدیم پسرخالم در رو باز کرد گفتم باز نکن گفت هیچی نمیشه.حالا چی بود یه گربه سیاه با چشمای ابی.از پایین در رفت داخل اتاق من رفتم یه عروس و داماد دیدم صورتشون خونی بود بهم اخم کردن رفتن دنبالش کنم رفتم تو اتاق هیچی نبود. پسر خالم اومد رو سینه ش جای چنگ خوردن بود ازش پرسیدم چی شده گفت فقط زود از اینجا فرار کن گفتم چرا؟؟؟گفت گمشو برو دیگه منم وایسادم گفتم تا نگی نمیرم گفت اونا میخوان ما رو بکشن.گفتم بلن شو با هم بریم گفت نمیتونم اره پاهاش هم زخمی بود مجبور شدم کولش کنم.خیابون خلوت بود حتی یه ماشین هم رد نشد همون روح عروس و داماد هنوز دنبالمون بودن.من برگشتم کامل عروس رو نگاه کرد وای تا حالا همچین عروسی ندیده بودم گل خار دار و خشکیده یه چشمش کاملا سفید بود مثل فیلمای خارجی شده بود.هرچی تونستم دویدم پسرخالمم رو کولم بود کمرم داشت میشکست.اما داماده برگشت عروسه تنها دنبالمون میومد زیر لبم گفتم تا جایی که بتونم میدوم تا اینم برگرده.نزدیک بیست دقیقه دویدم دیگه ردی ازش نمونده بود نمیدیدمش.از دور چراغ یه ماشین رو دیدم گفتم دیگه راحت شدم پسرخالمو گذاشتم کنار جاده جلو ماشین بالا پایین میپریدم دست تکون میدادم تا برام وایسه .بهم رسید برام یه ترمز زد .گفت بپر بالا داره بهمون میرسه با پسرخالم نشستم عقب .جلو پر بود خانومش نشسته بود پسر خالم حالش خیلی بد بود باهاش حرف زدم گفت دارم میمیرم.راننده جریان رو ازم پرسید منم همه رو گفتم یارو غش غش زد زیر خنده هنو داشت میخندید گفت شما انسان ها حقتونه هاهاهاها....منم گفتم منظورت از انسانها چیه؟؟؟یهو صداش عوض شد لباساش همینطور.تو بیابون بودیم یهو خانومش برگشت بهم نگاه کرد ای دل غافل همون عروسه بود با همون دسته گلش.پسر خالمو اول هولش دادم بیفته بیرون بعد خودم رو پرت کردم بیرون یهو همه چیز از جلو من محو شد نه ماشین نه عروس نه داماد.

ما رو ترک کردن هردو مون خواب رفتیم صب با صدای عرعر خر بیدار شدیم بیابون خشک و بی آب و علف تا جاده دو نفری سوار خر شدیم زیر آفتاب داغ نشسته بودیم منتظر یک ماشین بالاخره اومد پسرخالم هنوز داشت درد میکشید هر دو مون عرق کرده بودیم.تشنه هیچ پولی دستمون نداشتیم یارو اول نمیخاست سوارمون کنه به هر زوری بود گفتم داداش سوار کن دو برابر بهت پول میدم داره میمیره.خلاصه رسیدیم خونه مادربزرگ و ...بالاخره بعد شیش ماه فهمیدم تو خونه ای که ما خریدم یه عروس و داماد شب اول عروسیشون به قتل میرسن عده ای میگن جن و ارواح اونو کشتن بعضی اما جواب پزشکی قانونی میگه خفگی و اونجایی هم که مارو بردن جایی بود که خودشون دفن شدن.از اون موقع خیلی ها رو اینجوری اذیت کردن

نظرا یادتون نره ها

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 286
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

خانمه میره بانک یارانه‌ش روبگیره، بانکیه میگه: بریزمش به حساب جاریتون؟
خانمه میگه نه بریز به حساب خودم، جاریم بمیره ایشالا چقدرم شانس داره توو بانکم هواشو دارن!

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 213
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

آدمــــــا
گاهی لازمه چند وقــت کرکره شونو بکشن پاییـــن
یه پارچـــه سیـاه بزنن درش و بنـویسن:
کسی نمـــــــرده
فقط دلـــــــــم گرفتــــــه…!
ورود ممنوع .........

 

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

گرگها هرگز گریه نمیکنند اما گاهی عرصه زندگی چنان بر آنها تنگ میشود
که بر فراز بلندترین قله ها دردناک ترین زوزه ها را میکشند!

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 222
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

انتظــار سخــت اسـت ،

فرامـوش کـردن هـم سخــت اسـت ،

امـا اینکـه ندانـی بایـد انتظـار بکشی یـا فرامـوش کنـی ازهمـه سـخت تـر اسـت...

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 239
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : shayan

وقتی دهکده ای آتش می گیرد همه دودش را می بینند اما وقتی قلبی آتش می گیرد کسی شعله اش را نمی بیند!

type="text/javascript"> id=2_1402058668_30976_415_0_628_90_9_2_61" type="text/javascript">

:: بازدید از این مطلب : 229
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 | نظرات ()